گاهی در رابطه با دیگران احساساتی پیدا میکنیم که با واقعیت آن فرد خیلی جور درنمیآید. مثلاً ممکن است فکر کنیم کسی ما را نادیده گرفته، با اینکه او واقعاً چنین قصدی نداشته است. این تجربهها معمولاً ریشه در گذشته ما دارند و در رواندرمانی به آنها “انتقال” (transference) گفته میشود؛ یعنی احساسات و تجربههایی که قبلاً—مثلاً در کودکی—با پدر، مادر یا افراد مهم زندگیمان داشتهایم، ناخواسته در رابطههای امروز ما فعال میشوند (Freud, 1912/1958).
در نگاه فروید، انتقال اتفاقی است که در اتاق درمان هم میافتد؛ یعنی بیمار، احساساتی که زمانی نسبت به والدین داشته، به درمانگر نسبت میدهد. اما همین اتفاق اگر بهدرستی درک و بررسی شود، میتواند به رشد و درمان کمک کند.
نظریهپردازان بعدی مانند کوهات (Kohut, 1971) و نظریهپردازان روابط ابژه مانند فربرن و وینیکات، نگاه عمیقتری به انتقال داشتند. در این نظریهها، انتقال دیگر تحریف نیست، بلکه تکرار یا ابراز نیازهایی است که در رابطههای اولیه برآورده نشدهاند. مثلاً فردی که در کودکی به اندازه کافی دیده نشده، ممکن است از درمانگر انتظار تأیید شدید داشته باشد، یا از هر نوع فاصله گرفتن او احساس طرد شدن کند (Mitchell & Black, 1995).
در چنین حالتی، ما اغلب آنچه از دیگران میشنویم را بهطور ناخودآگاه تغییر میدهیم و فقط همان چیزی را میبینیم که از قبل درون ما وجود داشته است. در نتیجه، ممکن است رابطه را خراب کنیم، چون بهجای دیدن فرد روبهرو، داریم گذشته خود را بازتکرار میکنیم (Kohut, 1977). اگر این الگوها شناسایی نشوند، رابطه میتواند آسیبزا شود و رشد را متوقف کند.
تفاوت رابطه درمانی با سایر رابطهها در این است که درمانگر با دانش، تجربه و آگاهی حرفهای خود، مراقب است تا این الگوهای قدیمی شناسایی و اصلاح شوند. او فضایی فراهم میکند که فرد بتواند بدون قضاوت، احساسات خود را تجربه کرده و آنها را بهتر بشناسد (Gabbard, 2021).
ویلفرد بیون، روانکاو بریتانیایی، نیز بر اهمیت «یادگیری از تجربه» تأکید میکرد. او باور داشت که درمانگر باید بتواند احساسات خام بیمار را درون خود نگه دارد و پس از درک عمیق، آنها را به شکلی قابل فهم بازتاب دهد. این کار که «containment» نام دارد، پایهای برای رشد روانی و درک بهتر خود است (Bion, 1962).
در این میان، همدلی (empathy) نیز نقش اساسی دارد. کوهات همدلی را شرط اساسی برای بازسازی سلف میدانست، چرا که بیمار باید احساس کند درک شده و تنها نیست (Kohut, 1984).
درمان، اگر با همدلی، آگاهی و درک درست از انتقال همراه باشد، میتواند به بازنویسی داستان درونی ما کمک کند—روایتی که در آن دیگر قربانی گذشته خود نیستیم، بلکه فرصت ساختن آیندهای سالمتر را داریم.
منابع (APA 7)
- Bion, W. R. (1962). Learning from experience. London: Heinemann.
- Freud, S. (1958). The dynamics of transference. In J. Strachey (Ed. & Trans.), The standard edition of the complete psychological works of Sigmund Freud (Vol. 12, pp. 97–108). London: Hogarth Press. (Original work published 1912)
- Gabbard, G. O. (2021). Psychodynamic psychiatry in clinical practice (6th ed.). Washington, DC: American Psychiatric Publishing.
- Kohut, H. (1971). The analysis of the self. New York: International Universities Press.
- Kohut, H. (1977). The restoration of the self. New York: International Universities Press.
- Kohut, H. (1984). How does analysis cure? Chicago: University of Chicago Press.
- Mitchell, S. A., & Black, M. J. (1995). Freud and beyond: A history of modern psychoanalytic thought. New York: Basic Books.